حکایت خیاطی که پارچه مشتریان را جلو رویشان می دزدید و کسی متوجه نمی شد!

حکایت خیاط طمعکار : هر داستانی که می خوانیم، یک پیام اخلاقی و آموزشی برای ما دارد.

شرط چهل دروغ برای ازدواج: حکایت چوپانی که چهل دروغ گفت و با دختر پادشاه ازدواج کرد!

شرط چهل دروغ برای ازدواج: يدر روزگاران قديم، پادشاهى بود که دخترى دانا و مهربان داشت.

اصطلاح اهل بخیه است از کجا آمده است!؟+داستان

اصطلاح اهل بخیه هست: اهل بخیه در فرهنگ عامه، کنایه از برخی کارهای خلاف است.

کشاورز ساده دل و دله دزدها | کشاورز ساده ای که سادگی کار دستش داد و کلاه گشادی سرش رفت!

کشاورز ساده دل و دله دزدها: کشاورز فقیری برغاله‌ای را از شهر خرید.

حکم نا حق | حکایت پیرمرد فقیری که قاضی را پس گردنی زد و به خاطر کارش پول گرفت!

حکم نا حق: یک روزی بود و یک روزگاری.

مرد روستایی و دزد پر رو | حکایت مرد دهاتی که دزد پر رو و نابکار را بدجور ادب کرد!

حکایت دزد و مرد روستایی: يکى بود يکى نبود، غير از خدا هيچ‌کس نبود.

اصطلاح آنچه تو از رو می خوانی، من از بَرَم از کجا آمده است+داستان

یک روز فروشنده دوره گردی با پاهایی خسته و لباس های کهنه، از این روستا به آن روستا می رفت تا وسیله های از کار افتاده خانه های مردم را بخرد و یا این که وسیله ایی به آن ها بفروشد….

تجربیات یک پدر | راز دل به زن مگو، با نو کیسه معامله نکن و با آدم کم عقل رفیق نشو!

تجربیات یک پدر: پدری به پسرش وصیت کرد که در عمرت این سه کار را نکن:راز دل به زن مگو با نو كیسه معامله نكن با آدم كم عقل رفیق نشو.

حکایت مرد فقیری که روزی بی زحمت می خواست و دلیل جالبی داشت!

مرد فقیری که روزی بی زحمت می خواست: مردی در زمان حضرت داود(ع) ، پیوسته اینگونه دعا می کرد: خداوندا رزق و روزیِ بی زحمت و بدون کار به من عطا فرما .

داستان شرط عجیب ازدواج دختر کشاورز: دم گاوی که شرط ازدواج بود!

شرط ازدواج دختر کشاورز: مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.