اصطلاح دست کسی را توی حنا گذاشتن از کجا آمده است!؟+داستان

اصطلاح دست کسی را توی حنا گذاشتن: امروز هم با یکی دیگز از داستان های بخش تفریح و سرگرمی چشمک با شما همراهیم.

اصطلاح چوب توی آستین کردن از کجا آمده است!؟+داستان

اصطلاح چوب توی آستین کردن: ضرب المثل باعث می شود که در کمترین زمان، منظور را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم.

اصطلاح چه کشکی چه پشمی از کجا آمده است!؟+داستان

اصطلاح چه کشکی چه پشمی :داستان ها و حکایات ادبیات فارسی، زیباترین و عالی ترین نکات اخلاقی را به مخاطب ارائه می دهند.

داستان بقال حیله گر و مرد فقیر : بقالی که خودش کم فروشی می کرد، اما دیگران را متهم به دزدی می کرد!

داستان بقال حیله گر و مرد فقیر : انسان هر کار خوب و بدی را انجام می دهد نتیجه آن عاید خودش خواهد شد و به خودش بر می گردد.

حکایت کشاورز و خر بیچاره ای که در چاه افتاد و مردمانی که اندازه الاغ، عقل نداشتند!

کشاورز و خربیچاره : داستان کشاورز و خربیچاره داستان جذابی دارد.

حکایت مادر شوهر و عروس کم عقل: حکایت مردی که از دست زن خُل وضعش فرار کرد، اما گرفتار زن خُل وضع دیگر شد!

حکایت مادر شوهر و عروس خل: يک مادر شوهر و عروسى بودند که کمى خل بودند.

اصطلاح بار الاغ را که بردارند پالانش را هم به مقصد نمی رساند از کجا آمده است+ داستان

بار الاغ را که بردارند پالانش را هم نمی رساند:ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﺭﺍ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺑﻪﮐﺎﺭ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻦﭘﺮﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩﺷﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺭﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.

حکایت شاه عباس و تنبه درباریان با پِهِن اسب : وقتی شاه عباس به جای تنباکو، پهن اسب روی قلیان درباریان قرار داد!

شاه عباس و تنبه درباریان با پِهِن اسب: “شاه عباس صفوی” رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد و دستور داد تا درسرقلیان­ ها بجای تنباکو، ازسرگین اسب استفاده نمایند.

داستان واقعی طلبه جوان و دختر فراری شاه : چگونه میر محمد، میر داماد شد!؟

طلبه جوان و دختر فراری: شب هنگام محمد باقر – طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد.

داستان کوتاه و جالب مرد کلاه فروش و میمون ها!

مرد کلاه فروش و میمون ها: روزی روزگاری مرد کلاه فروشی از جنگلی می گذشت.