حکایت دختر باهوشی که چهل دزد را زمین گیر و اسیر کرد!

دختری که چهل دزد را زمین گیر کرد: دو تا خواهر بودند، يکى تو شهر زندگى مى‌کرد يکى هم تو ده.

حکایت مرد بی عقل و با عقل: مرد بی عقل چیزی می دانست که دیگران نمی دانستند!

حکایت مرد بی عقل و با عقل: مردی که از فهم و کمال سهمی داشت و از مال دنیا بهره‌ای نداشت پیاده از شهری به شهر دیگر سفر می‌کرد….

عاقبت ترس از مرگ: حکایت دو همسایه که تصمیم گرفتند همدیگر را سر به نیست کنند!

عاقبت ترس از مرگ: در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که مرتب با هم دعوا و درگیری داشتند.

داستان پینه دوز دو زنه و آهنگر ساده دل: پینه دوزی که با گفتن رازش، آهنگر را خانه خراب کرد!

داستان پینه دوز دو زنه و آهنگر ساده دل: پينه‌دوزى بود که دو تا زن داشت.

حکایت آموزنده و شنیدنی “پیرمرد کفشدوز و سوزن کفاشی” که هر انسانی باید آن را بخواند و حفظ کند!

پیرمرد کفشدوز و سوزن کفاشی: داستان ها و حکاdات، آینه تمام نمای وضعیت فرهنگی و اجتماعی یک جامعه هستند.

اصطلاح بیلش را پارو کرده از کجا آمده است و به چه معناست!

بیلش را پارو کرده: هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود، ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست.

حکایت شغال خر سوار: چهار پند مهم که خر از پدرش به یاد داشت!

حکایت شغال خر سوار: شغالی در همسایگی باغی لانه داشت وهر روز برای آنکه شکمش را سیر کند به باغ می رفت ولی باغبان او را می زد به طوری که شغال زار ونزار شده بود.

پیرمرد دانا و شاه ظالم: حکایت شهری که سالمندانش قبل از کارافتادگی توسط شاه کشته می شدند!

پیرمرد دانا و شاه ظالم: روزی، روزگاری مردی با پسر کوچکش در روستایی زندگی می کرد.

اصطلاح “عطایش را به لقایش بخشیدن” از کجا آمده است + حکایت پیرمردی که غرورش را به پول نفروخت!

عطایش را به لقایش بخشیدن: در روزگاران قدیم، پیرمردی باوقار و تهیدست به سختی زندگی اش را می گذراند؛ اما دم برنمی آورد و پیش هیچ کس نمی گفت که وضع مالی خوبی ندارد و همیشه در تلاش بود تا صورتش را با سیلی سرخ کند.

حکایت مرد دستفروش و خر حیله گری که فکر می کرد می تواند دستفروش را مثل خودش خر کند!‎

حکایت مرد دستفروش و خر بارکش: هر داستانی که می خوانیم، یک پیام اخلاقی و آموزشی برای ما دارد.