داستان آموزنده معرفت سگ ها و نمک نشناسی پادشاه!

معرفت سگ ها و نمک نشناسی پادشاه: پادشاهي دستور داد 10 سگ وحشي تربيت کنند تا هر وزيري را که از او اشتباهي سرزد، جلوي آنها بيندازند و سگ ها او را با درندگي تمام بخورند!!! شاید بپسندید: چیستان: کدام وسیله و شی است که جان دارد، اما نفس نمی‌کشد!؟ داستان آموزنده معرفت سگ ها و نمک نشناسی پادشاه روزي يکي از وزرا رأيي داد که مورد پسند پادشاه واقع نشد! بنابراين دستور داد او را جلوي سگ ها بيندازند… وزير گفت: ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اينطور با من معامله مي کنيد؟! حال که چنين است 10 روز تا اجراي حکم به من مهلت دهيد… پادشاه نيز پذيرفت٬ وزير پيش نگهبان سگ ها رفت و گفت: مي خواهم به مدت 10 روز خدمت اينها را بکنم… نگهبان پرسيد: از اين کار چه سودي مي بري! گفت: به زودي خواهي فهميد… نگهبان گفت: باشد؛ اشکالي ندارد! وزير شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحتي براي سگ‌ ها: غذا دادن، شستشوي آنها و… ده روز گذشت و وقت اجراي حکم فرا رسيد٬ دستور دادند وزير را جلوي سگ‌ ها بيندازند.